گنبد سلطانيه

 تحقيق و گردآوری : محسن شجاعی فر

عکس : محسن شجاعی فر

  بنای تاريخی گنبد سلطانيه در نزديکی زنجان واقع شده ، دشتی که گنبد در آن قرار دارد حدود 2000 متر از سطح دريا ارتفاع دارد . ساخت بنای عظيم سلطانيه در بين سالهای 675 الی 685  هجری قمری صورت می پذيرد و به عبارت ديگر کار ساختمان آن به مدت 10 سال به طول انجاميد . قصد از بنای چنين گنبد با شکوهی آن بود تا مرقد مطهر حضرت علی (ع) را به آنجا منتقل سازند ، علت اين کار شيعه شدن سلطان محمد خدا بنده و گرايش او به حضرت علی بود ، شايد به اعتباری گنبد سلطانيه را بتوان اولين اثر هنری شيعه در کشور ايران دانست . بعد از اتمام بنا به علت مخالفت علماء دين با اين عمل ، سلطان محمد از انجام اين کار منصرف شد .

ادامه نوشته

مدرنيزم - بخش دوم

آغاز مدرنیزم 1890_1910

کلمینت گرینبرگ نوشت: "چی چیز را میتوان به سادگی مدرنیسم خواند؟ آنچه که در اواسط قرن گذشته در فرانسه بوسیله باودیلیر در ادبیات، مانت در نقاشی، و شاید فلاوبرت در پروس فکشن آغاز شد". مدرنیسم در ابتدا (آوانت گراد) یا (پیشرو و موجد) خوانده میشد و این اصطلاح همچنان برای تعریف جنبش هایی که برای سرنگونی بعضی نمودهای رایج وضعیت موجود تلاش میکردند باقی ماند. 

در سال 1890 مسیر فکری تازه ای شروع به اثبات کردن این واقعیت کرد که: "مهم است هنجار های پیشین را کنار بگذاریم و در عوض  با اصلاح معرفت پیشین با استفاده از روش های معاصر باید تغییرات سر تاسری به میان بیاوریم". جنبش های هنری انکشافات در عرصه های دیگرمانند تیوری نسبیت در فزیک، یکپارچگی فزاینده اشتعال درونی و صنعتی با عروج علوم اجتماعی در پالیسی عام را متوازی کردو در پانزده سال اول قرن بیست عده ای از نویسندگان، متفکرین و هنر آفرینان تلاش کردند مفهوم سنتی ادبیات، نقاشی و موسیقی را دگرگون کنند. بحث اینکه اگر ذات هستی خودش زیر سوال است و محدودیت های انسان در اطراف خودش ایجاد شده پس هنر هم باید تغییر رادیکال یابد به میان آمد. 

هنگامیکه سیگموند فروید دیدگاهش در مورد حالات درونی انسان و این را که ذهن ناخود آگاه انسان پر از انگیزه ها و محدویت های اولیه است بیان کرد کارل یو نگ این نظر را با این اندیشه که " در سرشت هستی تصریح ناخود آگاهی پر از تایپالوجی ابتدایی ذهن آگاه را وادار به پذیرش و یا برخاستن علیه آن میکند" ترکیب کرد.  این ایده با اندیشه انگیزه مردم برای شکستاندن هنجار های اجتماعی که حاصل نادانی و سطحی بودن خودشان است و این سطحی بودن بر اساس قضاوت داروین در ذات حیوانی انسان طبیعیست،  به مخالفت برخاست. 

ادامه نوشته