سانتياگو كالاتراوا والس
معمار اسپانيايي متولد والنسياست.در رشته هاي مهندسي عمران و معماري تحصيل كرده و استاد ساخت پلهاي معلق مي باشد.او حدود 50 پل را در طول دهه اخير طراحي كرده است. هرچند كه اكثر اين پلها در مقياس عظيم مهندسي از نظر طول دهانه نيستند اما ساختار غير معمول اكثر آنها نظر انسان را به خود جلب مي كند.
حركت نهفته اي كه در اكثر اين پلها نهفته است سبب ايجاد سازه اي پويا مي گردد كه انسان را دچار تحير مي نمايد. هر چند كالاتراوا چندان نظريه پرداز بزرگي در زمينه معماري نمي باشد اما كارهايي بسيار زيبا بدون نظريه پردازيهايي پيچيده طراحي كرده است.معمار ي او برخلاف برخي از معماران كنوني به راحتي و بدون نياز به اطلاع از نظريات شخصي معمار قابل درك است.
از ديگر ويژگيهاي مهم در طراحي هاي كالاتراوا الهام گرفتن او از فرمهاي طبيعي است. استفاده از منحني ها دركارهاي او فراوان به چشم مي خورد. شايد به اين دليل كه اكثر فرمهاي موجود در طبيعت منحني مي باشند و حتي حركاتي كه در طبيعت صورت مي پذيرد.(مثلا قانون كوريوليس در حركت مايعات يا سطوح گاوس در الكتريسيته ) . من فكر ميكنم اين جمله كه كالاتراوا معماري است كه خط راست را دوست ندارد چندان درست نباشد اما جمله اي است كه درباره او گفته مي شود.

الهام از فرم چشم . ساختمان آسمان نما-والنسيا
اما فكر مي كنم بهترين كار براي شناخت بهتر يك معمار اين باشد كه كارهايش را بررسي كنيم به همين دليل به يكي از پلها و بعد از آن به بررسي موزه ميلواكي مي پردازيم:
اين پل در حومه شهر بارسلون بر روي راه آهن اصلي شهر ساخته شده است.عمق كم زمين و نياز به ارتفاع 40 متر در وسط پل بر روي خط راه آهن دليل ارتفاع گرفتن آرام پل از بستر زمين مي باشد.با توجه به اين مطلب كه پل نسبت به دو سوي خود عمود نمي باشد طراحي آن نيز تحت تاثير قرار مي گيرد.سازه پل تشكيل شده از دو قوس داخلي عمود بر زمين و دو قوس خارجي مايل مي باشد.كه به وسيله عناصري شبيه اتصالات ميان دنده ها به يكديگر دوخته شده اند.به علت موازي نبودن لبه شروع و انتهاي پل قوسهاي در دو سوي پل نسبت به يكديگر حركت كرده اند. قسمت سواره رو و پياده روي پل به وسيله كابلها به سازه متصل ميشوند.
از مسائل قابل توجه در طراحي اين پل طراحي مناسب قسمت مياني براي مردم پياده مي باشد.
BachDeroda يكي از چندين كار برتر كالا تراوا در زمينه پل سازي است كه در عين زيبايي سازه با عملكرد مطلوب همراه گشته است.
Milwaukee Art Museum
طراحي ورودي موزه ميلواكي به عنوان اولين كار كالاتراوا در آمريكا محسوب مي شود . اين اثر كه به نوعي شباهت فراوان به قايقي در كنار درياچه دارد كه مرغي بزرگ نيز بر روي آن نشسته باشد، بي شك يكي از كاملترين طراحي هاي كالاتراوا محسوب مي شود.در حقيقت اين طرح به عنوان يك ورودي براي بخش قديمي موزه كه توسط سارينن (طراح فرودگاه T.W.A. ) طراحي شده بود، نقش فراواني در احياي دوباره اين موزه ايفا كرده است و كم كم به عنوان نمادي براي شهر ميلواكي محسوب مي گردد.
اين ساختمان به عنوان بهترين طراحي سال 2001 از سوي نشريه تايم برگزيده شد.ساختمان تشكيل شده از پل- پاويون مركزي- تراس جنوبي- و نمايشگاه با پلان مستطيلي در قسمت شمالي موزه است.(براي تشخيص بهتر جهت ها يادآور مي شوم كه درياچه در شرق اثر واقع است.) كه بررسي جداگانه هر يك از آنها مي پردازيم: